نمیدانم که نمیدانم اما گمان میکنم که میدانم!

چرخه آگاهی

در یکی از دوره های که تدریس میکنم (مربوط به میشه به مراکز پشتیبانی فناوری اطلاعات) یک بخشی هست که تاکید میکنیم وقتی داریم با کاربر یا مشتری صحبت میکنیم باید سعی کنیم تا میزان مهارت و اطلاعاتش را ارزیابی کنیم تا بتونیم متناسب با همون سطح راهنماییش کنیم و نتیجه بهتری بگیریم. خب طبیعتا اگر با فردی مواجه هستیم که اطلاعات و مهارت کمی داره باید خیلی ابتدایی و گام به گام قضیه را پیش ببریم اما اگر همین روش را با کسی که مهارت بیشتری داره پیش بگیریم طبیعتا طرف شاکی میشه و فکر میکنه خیلی دست کم گرفته شده و ادامه ماجرا!

اما نکته ای که توی این زمینه مهمه اینه که چه جوری بشه این ارزیابی را انجام داد و براش روشهای مختلفی که عموما تکنیکهای سئوال پرسیدن هست معرفی شده و راحت میتونید پیداشون کنید. نکته بسیار مهمی که باهاش مواجه میشید سطح آگاهی مخاطبتون از میزان آگاهی یا ناآگاهیش هستش!

چرخه آگاهی
چرخه آگاهی

مشکل خیلی از افراد اینه که نمیدونن، اما نمیدونن که نمیدونن! خب سر و کله زدن با این افراد کار بسیار سختیه! این شکلی که بالا گذاشتم مربوط به یک مطلبی هست که این چرخه را مفصل توضیح داده و پیشنهاد میکنم نگاهی بهش بندازید (اینجا). افرادی همواره میتونن موفق باشن که بدونن که نمیدونن و طبیعتا میرن دنبال اینکه این ندونستن را به دونستن تبدیل کنند.

یکی دو هفته پیش جلسه ای با تیم فناوری اطلاعات یکی از سازمانهای بزرگ کشور داشتم و یکی از چالشهام توی اون جلسه این بود که افراد مقابلم در رابطه با موضوع جلسه هیچی نمیدونستند، اما فکر میکردند که میدونن و این یعنی شروع دردسر! چون اول باید کلی انرژی صرف کنی تا بهشون بفهمونی که شما نمیدونی و بعدش تازه بتونی سعی کنی موضوع اصلی را بهشون بفهمونی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.