ماه: شهریور ۱۳۹۶

از گذشته چی یادتون میاد؟

George Santayana

جرج سانتایانا (George Santayana) (البته اسم کاملش که اسم اسپانیاییش میشه خیلی طولانی تر از این حرفهاست 😉 ) یکی از نویسنده هایی به حساب میاد که بیشتر از کتابهاش، بخاطر یکسری از جمله هاش معروف شده (مثل همینی که توی تصویر بالا میبینید)! متولد ۱۸۶۳ توی مادرید بوده و علیرغم اینکه اصالتا اسپانیایی بوده …

نسل سوخته! ما؟ اونا؟ اینا؟ کیا بالاخره؟

توضیح اولیه: این نوشته یک جورایی ادامه چند تا نوشته قبلتر هستش که البته عناوینشون هیچ ربطی به هم ندارن اما اگه اون نوشته را نخوندین و حوصله هم دارین، توصیه میکنم که اول اون مطلب رو بخونید (دوستی، عشق، تجربه و فیلم!). این نوشته، یک مقدمه کوچولو داره و اون هم اینکه کمی طولانیه …

اگر تنها ابزارت “چکش” باشه، همه چیز رو شکل “میخ” میبینی!

If all you have is a hammer, everything looks like a nail!

یک قانونی وجود داره که جاهای مختلف به اسمهای مختلفی بهش اشاره شده، مثل “قانون ابزار“، “قانون چکش”، “چکش طلایی” یا “چکش مازلو”؛ این آخری به این دلیل اینجوری نامگذاری شده که آبراهام مازلو توی سال ۱۹۶۶ یک جمله با مضمون عنوان همین نوشته گفته! نکته ای که توی این جمله روش تاکید شده اینه …

وقتی حرف از بهبود میزنیم از چی حرف میزنیم؟ (نگاهی ساده به مدیریت ناب یا Lean Management)

بهبود مستمر

به عنوان یک مشاور سازمانی اغلب اوقات عنوان اصلیِ کاری که قرار هست توی یک شرکت یا سازمان انجام بدی “بهبود” میشه! توی این نوشته میخوام به یکی از رویکردهای خیلی جذاب و کاربردی برای بهبود بپردازم و کمی راجع بهش بنویسم. کلیت ماجرای این نوشته به مفهوم Lean Management یا چیزی که توی فارسی …

اگر از زمانهای با کیفیت برای انجام کارهای ارزشمند استفاده نکنید …

مدیریت زمان

اسفند پارسال بود که یک مطلب یک پاراگرافی با همین عنوان اینجا نوشتم! قرار بود تکمیلش کنم که تا الان نشده بود. نوشته بودم که اگر از زمانهای با کیفیت برای انجام کارهای ارزشمند استفاده نکنید، بعدا مجبور میشین از زمانهای بی کیفیت برای انجام اونها استفاده کنید. اون موقع شرایطی بود که کارهام خیلی …