یکی از سریالهایی که دنبال میکنم اسمش هست SUITS؛ یک سریال آمریکایی با امتیاز خیلی بالا و با فضایی که من خیلی دوست دارم. محوریت داستان توی فضای یک شرکت به اصطلاح خدمات حقوقی میچرخه و یک کاراکتر اصلی داره به اسم Harvey Specter که یک وکیل کار درسته و عملا هرجا که پرونده پرچالشی پیش میاد میدن به این! توی شرکت اصطلاحا به کار جمع کن معروفه 😀 طبیعتا خب خود این کاراکتر هم یک آدمیه با اعتماد به نفس خفن و کلی خاطرخواه توی شرکت و اینور اونور! (این کاراکتر محبوب منه، فکر کنم باهاش همزادپنداری میکنم)
فکر کنم حدود ۱۰-۱۲ سال پیش بود که برای اولین بار قرار بود برم غواصی! طبیعتا غواصی تفریحی و اونم توی جزیره کیش 🙂 از قبل ذهنیت خاصی نسبت بهش نداشتم و کاملا اتفاقی با همسرم و دوستانی که همراهشون بودیم تصمیم گرفتیم که غواصی رو تجربه کنیم.
راستش خیلی وقته که چند خط از این مطلب را نوشته بودم اما تکمیل کردنش خیلی زمان برد، هم بخاطر اینکه این چند هفته خیلی گرفتار بودم و هم بخاطر اینکه میخواستم اونجوری بنویسم که توی ذهنم پرورشش داده بودم! اما این دو سه روزه اینور و اونور چندتا مطلب خوندم مثل این بحث تعدیل …
مدت خیلی زیادی میشه که این سئوال توی ذهنمه و همیشه بهش فکر میکنم! تا حالا برای چیزی جنگیدم؟ خودم هم خیلی درست نمیدونم اما توی خاطراتم که مرور میکنم میبینم ظاهرا که نه! خدا رو شکر اغلب اون چیزهایی که میخواستم رو با یک تلاش نسبی و متعارف به دست اوردم و دلم راضی …
چند وقتی میشه که یکی از سرگرمیهای آخر شبهام قبل از خواب، شده دیدن بخشهای منتخب شوهای تلویزیونی مثل America’s Got talent و The Voice و غیره 😀 با دیدن این شوها به چندتا نکته خیلی مهم بر میخورم! اولین و مهمترینش اینکه برنامه سازهای تلویزیونی ما چقدر فاجعه و داغون هستن! واقعا خارج از …
نرگس کلباسی اشتری رو میشناسین؟ متولد ۱۳۶۷ و شهر اصفهان، بزرگ شده و درس خونده انگلیس و کانادا! من با نرگس و فعالیتهاش ۳-۴ سال پیش و بصورت کاملا اتفاقی آشنا شدم. اون موقع توی هندوستان فعالیتهای خیریه انجام میداد و بطور خاص تمرکز کرده بود روی بچه هایی که برای گدایی کردن معلول شده …
از همون اولین باری که با مفهوم مدیریت تغییر یا همون Change Management برخورد کردم و کمی راجع بهش مطالعه کردم متوجه شدم که خیلی خیلی بهش علاقه دارم 🙂 مفهوم مدیریت تغییر به این موضوع میپردازه که وقتی شما خواسته یا ناخواسته دارین یک تغییری را در خانواده، سازمان، جامعه یا هرجای دیگه ایجاد …
چند روز پیش داشتم برای یک جمعی راجع به یک مشکلی که درگیرش بودن موعظه میکردم و مثلا راه حل ارائه میدادم! بعد از کلی کلنجار رفتن و به قول معروف صغری کبری چیدن آخرش احساس کردم که خیلی امید خاصی برای حل اون مشکل نیست و همچین مِلو در افق محو شدم. اینکه چی …
نوشتن این نوشته دو سه هفته است که طول کشیده اما حقیقتش موضوعش سالهاست که توی ذهنم میچرخه! موضوعش هم خیلی ساده است، مرگ، مردن، از دنیا رفتن! جرقه نوشتن در رابطه با این موضوع و دغدغه هام هم متاسفانه بعد از همین سانحه اخیر پرواز یاسوج و فوت شدن چهار نفر از بچه های …
راستش الان که این نوشته را می نویسم خیلی شاکی هستم! البته شاید بهتره بگم خیلی وقته که شاکی هستم، فکر کنم چند ماهی میشه که جدی شده 🙁 موضوع کلی این نوشته ام رو شاید بشه به مبحث “مسئولیت اجتماعی” ربط داد؛ البته واقعا فقط این نیست و کلی خرت و پرت دیگه هم …